انقد خسته عم از خودم و زندگی ک ی مدتها حس میکنم آدم بی مصرفی شدم😭از خونه بیرون نمیرم فقط میخوام بمیرم چند بارم ب سرم زده خودکشی کنم با اینک دو بار کردم اینکار و ولی خداعم قبولم نکرد😭😭😭😭
سلام دوست عزیز
چقدر حس دردناکی
چی باعث این احساس شده که فکر کنین بی مصرف هستین ؟ هرچی که ما فکر میکنیم لزوما درست نیست اول از روانپزشک وقت بگیرین ودارو مصرف کنین وبعد با روانشناس در جلسات درمانی قرار بگیرین .شاد وسلامت باشین
من فکر میکنم دچار احساس کم ارزشی و نداشتن احساس مفید بودن هستی ،به نظر میاد میخوای خودت رو تنبیه و مجازات کنی چون اونطور که از خودت به شکل ایده آل انتظار داری نبودی بنابراین فکر میکنی به درد نمیخوری یا خوب نبودی و میخوای خودت رو سرزنش کنی.و قسمتی از این حس مربوط به انتظار بقیه از تواه و قسمتیش انتظار خودت از خودت.به نظر من اول نیاز داری با حقیقت روبه رو بشی و ایده آلگرایانه و کمالگرایانه فکر نکنی اول حقیقت رو قبول کنی تا اینجا و بعد اون به خودت عشق بدی جدا از حقیقتی که میبینی و بعد این دو مرحله دنبال یک ارزش سازی یا انگیزه برای خودت باشی،دوست خوبم توی جهانی و زمینی زندگی میکنی که اکثریت به فکر منفعت خودشون هستن و کلا بخاطر تاثیر سیستمی که توش بزرگ شدن احساس همدردی و درک احساسات رو ندارن.برای اینکه بهت ارزش و احترام و محبت بدن برات شرط تعیین میکنن و چون شرطهاشون پیشنیاز داره وقتی نتونی اون شرطهارو داشته باشی شبیه آدمی هستی که طرد شدی از جامعه و کسی بهت توجه نمیکنه.تنها چیزی که انسان بطور ذاتی نیاز داره عشق بی قید و شرط هست ولی چون دریافت نمیکنه احساس میکنه حتما نسبت به بقیه خوب نبوده که لایق و شایسته احترام آسایش ومحبت باشه،هرچقدرم آسیب دیده باشی تا حدی زیادی با توقف روند" احساس بد به خود" قابل التیام هست،البته تبدیل احساس" ناامنی" به "امنیت "بخش مهمی توی حس خوب داشتن هست که قسمت سخت کار هم هست،حالا به نظرت من یک فرازمینی از سیاره دیگه ای هستم که بین انسان ها نفوذ کردم یا یک زمینی هستم که انقدر وقت گذاشتم و با شفقت به احساست و سرنوشتت بی تفاوت نبودم و واکنش نشون دادم !؟
پاسخ دهید
1نفر
سيده معصومه موسوي
1 ماه پیش
پاسخ دهید
0نفر
ممنون از اینک خعلییی خوب و قشنگ توضیح دادین🙏🏻ولی الان ب ی جایی از زندگیم رسیدم ک انگاری قفل شده اصن قدرت تصمیم گیری ندارم یا اینک اراده کاری و ندارم قدمی هم اگ بردارم دیگ ادامه نمیدم😭 بخاطر ی موضوعی مجبور شدم ک از کارم استعفا بدم الان با اینک شدیدااا نیاز ب کار دارم با اینک پیشنهاد کار دارم و خودم پیگیر میشم جاهای دیگ زنگ میزنن و وقت واس مصاحبه میزارن ولی یا کلا نمیرم یا اینک برمم دیگ ج نمیدم ب تماساشون😭 حتی دو بار تکمیل مدارک هم کردم ولی نرفدم واقعا نمیفهمم خودم حالمو😭زندگیم انگاری استپ شده .
حرفاتون و درسته و قبول دارم ولی مهم اینه ک قدرت انجامش و داشته باشی..
من تو این چند ماه ک خونه موندم شاید باورتون نشه یهو تپش قلب و فشار خون و مشکل قلبی گرفدم در صورتی ک هیچ کدوم از نزدیکامون مشکل قلبی ندارن سنی هم ندارم ۳۱ سالمه ولی دکتر تشخیص داده ک بابد عمل ep انجام بدم ی دونه از رگای قلبمو بسوزونن😭😭😭
درود بر شما گلبانوی عزیز در این جامعه و در این کشور و حتی دنیا باید برای زندگی کردن بجنگی وقتی کاری نکنی نتیجه ای هم نمیبینی
عزیز اول ببین چه چیزهایی حتی کوچیک ولی خوشحالت میکنه
از چیزهای کوچیک لذت ببر مهم نیست چی باشه فقط لذت بردن رو بچش تجربه کن و ببین چه چیزهایی حتی کوچیک باعث ناراحتی و حس بد میشه برات و اون کارها رو انجام نده و اگه وابسته ای کمش کن
ابدا به حرف های بقیه توجه نکن برای خودت زندگی کن خودت رو به یک هدف گره بزن هر هدفی که باشه تورو به زندگی متصل میکنه و شرایط رو برات روتین میکنه
آرایش کن برای خودت نه برای کسی
لباس های رنگی بپوش/آهنگ بزار و برقص ببین که خون تو بدنت جریان داره و ببین که زنده ای نفس میکشی / موهاتو مدل کن _ کوتاه کن رنگ کن
گوشهات رو سوراخ کن
بعد خودت رو تو آینه ببین ببین چقدر زیبااااا شدی
ببین که سالمی
ببین چقدر نعمت داری
تو سالمی
تو زیبایی
تو انتخاب شدی که توی این دنیا زندگی کنی
این محبت رو خدا یا کائنات یا هرچیزی که بهش باور داری بهت داده
شاید زندگیت اون جشنی نیست که میخواستی
اما حالا که دعوت شدی تا میتونی برقص و لذت ببر