در زندگی لحظاتی وجود دارند که صداقت بهترین سیاست است.
مگر میشود کسی دیگری را سفارش به دروغگویی کند؟ همه ما صداقت را بهترین روش ممکن برای ارتباطات میدانیم اما آیا به میزانی که اصرار داریم، عمل هم داریم؟
مواردی وجود دارد که صداقت اجبار است و بار اخلاقیاش از همیشه بیشتر است. به عنوان مثال زمانی که میخواهید شهادت بدهید یا سوگند بخورید.
توصیه میشود در چنین شرایط خاصی حتما گزینه درستکاری و راستگویی را انتخاب کنید.
اما واقعا صداقت همیشه بهترین راه است؟ بله راستگویی در بیشتر اوقات خوب است، ولی همیشه؟! گمان نمیکنم.
اگر همیشه سیاست درستکاری و صداقت را انتخاب کردید و دروغ نگفتید، حدس میزنم که مجموعه دشمنانتان و احساساتی که جریحهدار کردید از شمارش خارج شدهاند.
وقتی صحبت از روابط میشود در 80 تا 90 درصد موارد صداقت بهترین سیاست است.
زیرا همگی میدانیم که روابط بر پایه اعتماد شکل میگیرند و صادق بودن یکی از مهمترین فاکتورهای آن است.
بنابراین در باقی موارد باید راه و روش دیگری را انتخاب کنید.
در این مطلب قصد داریم درباره شیوه انتخاب درست سیاست راستگویی و دروغگویی صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
دوراهی صداقت و دروغگویی!
راستگویی و درستکاری بالاترین سطح کیفیت در شخصیت انسان است.
افرادی که از دروغ و دروغگویی پرهیز میکنند، تعهد بالایی به رفتارها و روابطشان دارند، به قول و قرارهایشان پایبند هستند .
از انجایی که دیگر نگران نتایج نیستند؛ نگرانی، استرس و اضطراب کمتری را تجربه میکنند که منشا تمامی بیماریهاست.
تا زمانی که صاف و صادق بودن بههیچ کسی آسیبی وارد نمیکند، هیچ توجیهی برای دروغ گفتن یا طفره رفتن وجود ندارد.
به همین خاطر صداقت برای داشتن یک زندگی سالم ضروری است.
از طرف دیگر اگر بیشتر افراد سیاست دروغ و دروغگویی را برای روابط و ارتباطات زندگیشان انتخاب کنند:
- شاهد فساد بیشتر به دلیل خودخواهی افراد دروغگو هستیم.
- استرس بیشتری را به دلیل عدم اعتماد و تردیدهایمان در روابط و معاملات تجاری تجربه میکنیم.
- افراد تنها به فکر سود و منفعت خود در کسب و کارها هستند و از زیر بار مسئولیتهای اجتماعی، اهداف خیرخواهانه و کارگروهی فرار میکنند.
- دروغگویی باعث از هم پاشیده شدن روابط و دوستیها میشود و تعداد پروندههای کلاهبرداری، جنایات، خشونت و.. افزایش پیدا میکنند.
- اگر رهبران یک جامعه سیاست دروغگویی را انتخاب کنند، تنها به فکر منافع شخصی خود خواهند بود و اهمیتی به توسعه ملی و رفاه مردم نمیدهند.
تنها با توجه به چند دلیل بالا؛ سیاست دروغ و دروغگویی راهی به سوی نابودی فردی و اجتماعی است ولی چرا هنوز برای استفاده از سیاست صداقت در تمامی مسائل تردید میکنیم؟
10 موقعیت مناسب برای دروغگویی
درست است که همیشه به هم میگوییم که صداقت باید اصل اول هر کاری باشد، اما گاهی اوقات موقعیت هایی وجود دارد که با گفتن حرف راست بهصورت صد در صد ممکن است سوء تفاهم و دلخوریهای زیادی پیش بیاید.
در ادامه چند شرایط خاص را معرفی میکنیم که به هیچ وجه ارزش درستکاری و صداقت را ندارند و با خیال راحت میتوانید در آنها از سیاست دروغ استفاده کنید:
-
هنگام کنسل کردن برنامهها
اگر با دوستانتان برای اخر هفته برنامه چیدید و احساس خوبی برای شرکت در این دورهمی ندارید و میخواهید برنامه را لغو کنید، بهتر است از کمی دروغ مصلحتی استفاده کنید. چون دلیل حقیقیتان (بی حوصلگی) ممکن است آنها را به شدت ناراحت کند.
-
در پاسخ به اطلاعات شخصی
اگر یکی از همکاران یا فردی غریبه به زندگی شخصی شما علاقه نشان میدهد و سوالاتی از شما میپرسد، لزومی ندارد در مورد چنین مسائلی روی درستکاری و راستگویی پافشاری کنید.
همچنین میتوانید موضوع صحبت را عوض کرده یا آن موقعیت را ترک کنید.
-
تعریف درباره ظاهر افراد
همسر یا بهترین دوستتان در مورد مدل موی جدیدش از شما نظر خواهی میکند؟
در چنین موقعیتی اگر درستکار باشید و واقعیت را بگوید، مدل مو او به حالت قبلی خود باز نمیگردد.
بنابراین میتوانید بگویید که عالی به نظر میرسد حتی اگر نظر حقیقیتان برخلاف این باشد.
ممکن است دوست یا فامیلی که میدانید مدت زیادی است که رژیم دارد و بر اندامش بسیار حساس است از شما سوال کند که به نظرت «من خیلی چاقم؟»
اولین پاسخی که در ذهنتان میآید، این است که «آره، به نظرم خیلی چاقی». ولی آیا به زبان آوردن این جمله کار درستی است؟ مسلما نه، شما قصد ندارید که کسی را آزردهخاطر کنید.
این جمله میتواند جایگزین انگیزهدهندهای باشد: «تلاشت برای زیباتر شدن مشخصه، ولی همهجوره زیبایی».
-
چطور هستید؟
«چطور هستید؟» یک سوال رایج در روابط و ارتباطات روزانه است. در بیشتر مواقع افراد برای باز کردن سر صحبت این موضوع را میپرسند و حتی زمان کافی برای شنیدن پاسخ آن ندارند.
حتی اگر ہ
بنابراین یک دروغ مصلحتی در چنین موقعیتی راه حل خوبی به شمار میرود. همچنین دلیلی ندارد تا احساسات ناخوشایند خودتان و علت آن را با سایرین به اشتراک بگذارید.
-
حفاظت از بی گناهی کودکانه
اگر برای کودکان قصه و داستان تعریف میکنید، واقعا لازم نیست واقعیتهایی تلخ و بی رحمانه مثل دروغی بودن شخصیتهای پری مهربون، بابانوئل و.. را بگویید.
کودکان حتی به قیمت دروغگویی به کمی تخیل و خیالپردازی نیاز دارند.
همینطور در پاسخ به سوال «نحوه متولد شدن بچهها»، بهتر است اجازه دهید برای یادگیری حقیقت آمادگی لازم را پیدا کنند.
تا آسیبی به روحیه و احساساتشان وارد نشود.
-
دریافت هدیه عجیب
اگر برای تولد یا سالگرد ازدواجتان یک هدیه غیرمتعارف از پدر بزرگتان دریافت کردید، به جای انتقاد بهتر است با یک تشکر ساده از خدشهدار شدن احساساتش جلوگیری کنید.
-
سورپرایزی بد مزه
همسرتان بعد از دیدن یک برنامه تلویزیونی پاستایی به سبک ایتالیایی درست کرده ولی مزه آن چندان به مذاقتان خوش نیامده است؟
لزومی ندارد ذوق و اشتیاق همسرتان را با صداقت کور کنید. حتی اگر از خوردن آن لذت نبردید کمی از غذایش تعریف کنید. تعارف را برای همین زمانها ساختهاند.
-
گوش دادن به داستانهای شخصی
زمانی که همسر یا دوستتان از برنامههای روزانهاش (خواندن کتاب یا نمایشنامهای جدید، بازدید از یک شهر و..) تعریف میکند، شاید برایتان حوصله سر بر و کسل کننده باشد .
با گفتن چند جمله ساده و ابراز علاقه دروغین به فعالیتهایش میتوانید احساس خوشایندی به او بدهید.
-
صحبت با فردی بیمار
به عیادت بیماری رفتید که چند هفته متوالی با بیماری بدخیمی دست و پنجه نرم کرده است؟
در چنین موقعیتی سیاست درستکاری را کنار بگذارید و حتی اگر حـال و روزش چندان خوش نیست به او دلگرمی دهید که توانسته از پس بیماری برآید.
-
تاخیرهای شغلی
شغل پرمشغله و سختی دارید و میدانید که تاخیر توجیهی ندارد. با این وجود به دلیل دیر رسیدن، نیاز به یک توضیح قابل قبول دارید.
اگر حقیقت باعث میشود از کارتان اخراج شوید، اندکی ناخالصی در درستکاری میتواند دلیلی قابل قبول برای تاخیرتان باشد.
سخن آخر
شاید اینطور به نظر برسد که دروغگویی یک رفتار نادرست است و سایرین از دروغ بیزارند.
ولی فاصله باریکی بین واقعیت و حقیقت وجود دارد.
برخی از افراد توان تحمل حقیقت را ندارند، برخی حرفها را هیچوقت نباید به زبان آورد و گاهی میتوان از درستکاری برای آزرده خاطر نکردن اطرافیان به سادگی گذشت.
برای پیدا کردن مرز بین صداقت و دروغ به قلبتان رجوع کنید. گاهی باید با دیگران مهربان بود حتی اگر بهای مهربانی، اندکی ناخالصی با چاشنی دروغ باشد.
ک.فتاحیان
2 سال پیش