جستجو...

IOS

pwa

اندروید

google play

بعد از مهاجرت این ۵ حس مهمان شماست

حس های مهاجرتی
تاریخ بروزرسانی : ۰۱ تیر

با تخفیف مشاوره آنلاین بگیر
OFF15

در اولین مشاوره آنلاین پزشکی یا روانشناسی 15 درصد تخفیف بگیر

دریافت مشاوره آنلاین

درست است که مهاجرت به کشوری جز وطن، آسان به‌نظر نمی‌رسد و حتی فکر دل کندن از دل‌بستگی‌ها می‌تواند سبب شود از مهاجرت منصرف شویم، ولی تجربه زندگی در کشور دیگری حتی برای یک‌سال می‌تواند گنجینه‌ای از تجربه اضافه کند.

مهاجرت و روزها را گذراندن در کشوری دیگر می‌تواند یک انسان را کامل کند، تعصبات را از بین ببرد، اگر در ذهن کسی برتری‌جویی قومیتی بر قومیت دیگری وجود داشته‌باشد، در کنار ملیت‌های دیگر زندگی کردن می‌تواند سبب ایجاد رفتارهای منصفانه‌تری در انسان شود.


تصویر خدمات اقساطی

5 حس مشترکی که از زبان مهاجران می‌شنویم

 

شما زمانی که در جایی جز کشور خود خانه‌ جدیدی تهیه می‌کنید و همسایه‌های‌تان ممکن است از ملیت و فرهنگ و حتی دین دیگری باشند، این حس به شما منتقل می‌شود که شهروند جهان شده‌اید، نه‌ فقط شهروند کشور خودتان.

 

زمانی که به کشور دیگری مهاجرت می‌کنید، اکثر اتفاقات روزمره شما دستخوش تغییر می‌شود و این می‌تواند برای‌تان دلهره‌آور باشد. مواردی هستند تقریبا از زبان همه افرادی که مهاجرت می‌کنند شنیده می‌شوند.

در این مقاله 5 مورد تغییری که قطعا پس از مهاجرت به آن خواهید رسید را بررسی می‌کنیم.

  • خانه شما، جایی‌است که با قلب‌تان آن‌ را خانه حساب می‌کنید

وقتی به کشور دیگری مهاجرت می‌کنید، شما دیگر دو فرهنگ مختلف در ذهن‌تان، دو زبان مختلف در روزهای‌تان و دو ارز مختلف در جیب‌های‌تان دارید. اما اجازه دهید این دو موردی بودن را به شخصیت‌تان به‌طور کلی تعمیم ندهیم.

البته که شما پس از مدتی عضوی از هر دو جامعه خواهید شد، اما این به‌این معنی نیست که شما به‌عنوان دختری ایرانی وقتی به اروپا مهاجرت می‌کنید، شخصیت کاملا متفاوتی داشته‌باشید.

 

مواردی به‌ فرهنگ شما اضافه خواهد شد و دنیای شما گسترده‌تر خواهد شد ولی عامل تعیین‌کننده این‌است که شما کدام‌یک را بیشتر می‌خواهید و تعلق خاطرتان به کدام‌یک بیشتر است؟

هر کجا که دلخوشی‌‌های‌تان بیشتر باشد و دل‌تان بودن آن‌جا را بیشتر طلب کند، خانه شما خواهد بود.

  • خداحافظی‌ها برای‌تان آسان‌تر خواهد شد

برای همه‌ انسان‌ها فرودگاه رفتن برای خداحافظی و تکان دادن دست به‌نشانه بدرود کار سختی است. هیچ‌کس از رفتن‌ها به آسانی و با خوشحالی صحبت نمی‌کند. اما پس از اینکه مهاجرت کردید و با خودتان کنار آمدید که قرار است، دورانی را که ممکن است، اندازه مابقی عمرتان باشد، خارج از جایی که به‌دنیا آمده‌اید سپری کنید، قدم سخت را برداشته‌اید.

وقتی یک‌بار کل زندگی‌تان را جایی اتمام و جایی دیگر شروع کردید، فرآیند خداحافظی در سفرهای آینده برای‌تان آسان‌تر خواهد بود.

صدالبته، این به‌این معنی نیست، که از احساسات مثبت دلتنگی به خانواده و عزیزان کم شده‌است، منظور این‌است، وقتی خداحافظی با درجه سختی 10 را از سر گذرانده‌اید، خداحافظی پس از 20 روز مسافرت و بازگشت به محل زندگی دیگر درجه سختی‌اش به 4 می‌رسد.

  • صمیمیت‌های واقعی عمیق‌تر می‌شوند

محل تولد را ترک کردن و اندازه اقیانوسی فاصله افتادن بین خودتان وکسانی که عزیزترین‌ها بوده‌اند، می‌تواند به اندازه شمشیری برنده و دردناک باشد.

دستاوردی که این فاصله برای شما خواهد داشت، این‌است که با گذشت تنها مدت کوتاهی خواهید فهمید چه کسانی به هر طریقی ممکن قایقی پیدا می‌کنند یا می‌سازند و به دل این اقیانوس می‌زنند تا بودن‌تان را از صفحه زندگی‌شان پاک نکنند.

حس های مهاجرتی

البته در آن‌طرف ماجرا، هم افرادی هستند که اندازه همین اقیانوس، فاصله می‌گیرند و به روزگار این اجازه را می‌دهند که نام شما در کنار از دست رفته‌ها باشد. به این فرآیند این شکلی بنگرید، به سمت دارایی‌های گران‌بهای‌تان می‌روید، دوست دارید همه را داشته باشید ولی در جهت پیشرفت باید از اتومبیل‌تان دل بکنید.

  • احسا‌س‌گناه، مدام به شما سر می‌زند

یادتان بیاورید، زمانی‌که مادرتان با شما تماس می‌گیرد و می‌گوید، غذای مورد علاقه‌تان را پخته و مثل همیشه منتظرتان است که جمعه نهار کنارشان باشید، یادتان می‌آید که باید به مادر خبر می‌دادید و الآن در شهر دیگری هستید، حسی از عذاب‌وجدان تمام وجودتان را فرا می‌گیرد.

وقتی مهاجرت می‌کنید، در برنامه متفاوت زمانی قرار می‌گیرید و ممکن‌است، نتوانید در فرصت‌های مشخص برای سر زدن برگردید.

حس های مهاجرتی

تلفن را برداشتن و زدن به‌خانواده برای اینکه اطلاع دهید که برای تعطیلات کریسمس باید بمانید و درس بخوانید کار آسانی نیست. شنیدن صدای دلتنگ خانواده‌تان ممکن‌است، ناراحت‌تان کند اما نگران نباشید، فقط شما نیستید که این حس را تجربه می‌کنید، تقریبا این تجربه بین تمام افرادی که مهاجرت را به ماندن ترجیح می‌دهند این حس را تجربه می‌کنند، مشترک است.

 

چیزی که در این موارد می‌تواند دل شما را گرم نگه‌دارد، اندیشیدن به چرایی مهاجرت و هدف‌هایی است که تا اینجای کار دنبال کرده‌اید.

  • باید این را بپذیرید، زندگی در وطن‌تان با شما یا بدون شما جلو خواهد رفت

 

زندگی تا اینجا به شما ثابت کرده‌است به دلیل ناراحت و بیمار بودن شما، از حرکت نمی‌ایستد. بدون شما، اتفاق‌های هیجان‌انگیز اتفاق می‌افتند. دوستان‌تان ازدواج می‌کنند، نوزادهای جدیدی به جمع خانواده‌تان اضافه می‌شوند، جشن‌ها و دورهمی‌های هیجان‌انگیزی بدون شما برگزار خواهد شد و شما تنها می‌توانید قسمتی از عکس یا فیلم آن را در شبکه‌های مجازی ببنید.

حس های مهاجرتی

ممکن‌است، نبودن‌تان در جمعی که همیشه برای‌تان پر از شادی و حـال خوب بوده‌است، غم‌انگیز باشد و حس‌کنید، چرا جا مانده‌اید؟ اطمینان داشته‌باشید عزیزان‌تان هم دلشان پر می‌زند که شما در کنارشان داشته‌باشند، اما زندگی این شکلی‌است و باید پذیرفتن را تمرین کنیم.

دلتنگی جزئی جدایی‌ناپذیر از مهاجرت است. مهم این‌است که انرژی‌روانی زیادی روی آن سرمایه‌گذاری نکنید و گذر کنید.

 

مقالات مرتبط

نظرات کاربران

جستجو

جدیدترین مقالات