علائم سرد شدن رابطه عاشقانه پشتیبانی حال روابط عاطفی ۱۶ بهمن سیر سردشدن رابطه عاشقانه را همه می‌شناسیم. رابطه‌مان را با محبت زیاد آغاز میکنیم و با گذشت زمان این عشق کم‌رنگ و سپس ناپدید میشود. دیگر کارمان اولویت بیشتری دارد؛ وقتی شریک زندگی یا کسی که دوستش داریم سخن می‌گوید تلفن همراه‌مان را چک میکنیم و گاه ممکن است دل‌مان نخواهد بشنویم روزش را چطور گذرانده است. تعریف مشهوری برای این وضعیت وجود دارد که می‌گوید فرایند خسته‌شدن انسان‌ها از هم مانند خسته‌شدن‌شان از هر چیز دیگری است حکایت تمام چیزهایی که دوست داشته‌ایم و به نظرمان خارق‌العاده بوده‌اند و حالا دیگر برایمان چیزهایی کاملا معمولی‌اند. اما توضیح دیگری هم باید وجود داشته باشد که امیدبخش‌تر است؛ از بین رفتن علاقه نه طبیعی است و نه اجتناب‌ناپذیر.خسته‌‌کنندگی چیزی است که هم پیچیده است و هم در فرایندی پویا حاصل شده است.از کسی که دوستش داریم خسته می‌شویم چون از دستش ناراحت می‌شویم، از او عصبانی شده‌ایم یا ترسیده‌ایم و نتوانسته‌ایم با خودمان در این‌باره خلوت کنیم یا به او بگوییم.به عبارت دیگر سردشدن روابط روشی درونی برای کنارآمدن با شرایط ناخوشایند است. این حس‌ها ممکن است عجیب به نظر برسد؛ زیرا شاید نتوانیم خیلی واضح بگوییم که طرف مقابل‌مان ما را آزار داده، عصبانی‌مان کرده یا کاری کرده که بترسیم.اما کسی که در یک رابطه دوست می‌دارد فردی طبیعی نیست. ما ممکن است قوی و محکم باشیم اما وقتی وارد محدوده‌ی دوست‌داشتن می‌شویم به موجودی آسیب‌پذیر تبدیل می‌شویم نسخه‌ای بی‌دفاع از خودمان که در ذهن زندگی می‌کند و گاه به اندازه‌ی کودکی‌مان نیاز به مراقبت دارد. اما چطور میتوانیم بفهمیم که رابطه‌مان دیگر مثل قبل نیست تا بتوانیم به خودمان و رابطه کمک کنیم و نگذاریم بیش از این به دام روزمرگی بیفتیم. نشانه های سرد شدن رابطه عاشقانه سردشدن رابطه‌ها علائم زیاد و متفاوتی دارد، اما برخی از این نشانه‌ها مشترکند و بیش از بقیه اهمیت دارند: یک-فاصله گرفتن: اولین و مهم‌ترین نکته در سرشدن روابط این است که دیگر دل‌مان نمی‌خواهد وقت‌مان را با شریک زندگی‌مان بگذرانیم و از بودن با او حوصله‌مان سر می‌رود یا به بیان دیگر گمان میکنیم بدون او زندگی بهتری داریم. دو- دل‌مان می‌خواهد وقت بیشتری را با دوستان‌مان بگذرانیم: این موضوع به خودی خود ایرادی ندارد اما در وضعیت بحرانی به این معناست که می‌خواهیم روزها و لحظه‌های خوب‌مان را با کسان دیگری که دوست‌شان داریم قسمت کنیم. سه- از حرف‌زدن و مصاحبت با او خسته می‌شویم: حرف‌هایش به نظرمان تکراری و خسته‌کننده است. به حرف‌هایش گوش نمی‌دهیم و ته دل‌مان آرزو میکنیم زودتر سکوت کند و کاری به کارمان نداشته باشد. چهار- ایرادهایش را به وضوح می‌بینیم: گاه حس نفرتی در برابرشان حس میکنیم. این در حالی است که او تغییر نکرده و پیش از این هم همین ویژگی‌ها را داشته که برایمان جذاب بوده یا سعی کرده بودیم با آنها کنار بیاییم. پنج- دل‌مان نمی‌خواهد کلامی محبت‌آمیز به او بگوییم: هر ارتباط عاطفی‌ای با او در این مرحله اجباری و از سر وظیفه است. شش- هم در دل و هم در دنیای واقعی سرزنشش میکنیم: تیغ انتقادمان برجسته‌‌تر شده است. انگار دیگر هیچ چیز خوبی وجود ندارد که بتوانیم از او به خاطر آن تعریف و تمجید کنیم و اوست که همیشه مقصر است. هفت- روزهای خوش رابطه را به ندرت به یاد می‌آوریم: حتی ممکن است فکر کنیم تمام آن حس‌ها و روزهای خوش اشتباه بوده‌اند. نتیجه‌ی تمام این‌ها دو فرد را که روزی هم‌دیگر را به شدت دوست داشته‌اند، مقابل هم قرار می‌دهد؛ دو فردی که کم‌تر با هم حرف می‌زنند و به دنبال فرصت برای ایرادگرفتن و انتقاد از هم‌اند. هرکدام به زندگی خودشان مشغولند و به اصطلاح فقط هم‌خانه‌اند و گاه به دنبال راهی برای بیرون آمدن از این رابطه‌اند. در این میان گاهی لازم است توسط مشاور زوج درمانی صورت بگیرد. یا میتوانیم با استفاده از ترفندهای عاشقانه و راهکارهایی رابطه را به روزهای اوجش برگردانیم. تیم کارشناسی سامانه مشاور آنلاین «مشورت» می‌تواند شما را با یک کلیک به مشاور وصل کند. ما در «مشورت» باور داریم حق هر کسی‌ست که امکان مشاوره‌ی امن، راحت و با قیمت مناسب را داشته باشد. اگر شما هم می‌خواهید از شر فکرهای آزاردهنده و مشکلات فکری راحت شوید، همین الان اپلیکیشن موبایل را نصب کنید. یا از نسخه‌ی وب آن استفاده کنید و به یکی از مشاوران آنلاین «مشورت» وصل شوید. همین حالا مشاوره رایگان را شروع کنید