تله بی اعتمادی پدیدهای ظریف و در عین حال فراگیر در روابط بین فردی است که به موجب آن سوء ظن و بدبینی در افراد گسترش مییابد. ممکن است طرحوره بی اعتمادی از تجربیات گذشته خیانت یا فریب ناشی شود که باعث میشود افراد با احتیاط زیادی به روابط جدید فکرکنند. متأسفانه، تله بی اعتمادی چرخه ای از انتظارات و رفتارهای منفی را ایجاد میکند و مانع از شکل گیری ارتباطات واقعی می شود و افراد را از تجربه مزایای اعتماد و همکاری باز می دارد. در این مقاله، منشأ و پیامدهای تله بیاعتمادی را میخوانیم و استراتژیهایی را که میتوانند به افراد کمک کنند تا از آن رهایی یابند و روابط سالمتر و قابل اعتمادتری را تقویت کنند بررسی میکنیم
تله بی اعتمادی و بدگمانی چیست؟
مفهوم طرحواره بی اعتمادی نقشی حیاتی در شکل گیری ذهنیت افرادی خاص دارد که تأثیر عمیقی بر روابط آنها داشته و بر زندگی شخصی و اجتماعی آنها تأثیر میگذارد. با توصیف دقیق طرحواره بی اعتمادی، می توان آن را به این صورت تعریف کرد: “طرحواره بی اعتمادی و بدرفتاری حول این محور است که فردی کاملاً معتقد است که اطرافیانش فاقد اعتماد هستند، حتی به نزدیک ترین آشنایان خود نیز اعتماد نداد. افرادی که این طرحواره را در خود دارند، به طور پیوسته نسبت به کسانی که در مجاورت خود هستند، سوء ظن نشان می دهند، که ناشی از این باور است که همه به دنبال سوء استفاده از او برای منافع شخصی هستند.
در نوع بسیار افراطی آن، افراد این باور را دارند که توسط دیگران صدمه میبینند که شامل آزار جنسی، فیزیکی، عاطفی و مالی میباشد. آیزاک بشویس سینگر نویسنده میگوید: کسانی که در تله بیاعتمادی و بدرفتاری درگیر هستند، جهان را چیزی بیش از یک کشتارگاه نمیدانند.
تله بی اعتمادی چه نشانه هایی دارد؟
نشانههای تله بیاعتمادی میتواند به طرق مختلفی ظاهر شود، یکی از تظاهرات رایج، نگرانی دائمی در مورد سوء استفاده دیگران از آنها است که باعث دلهره و سوء ظن عمیق میشود.
یکی دیگر از شاخصهای بیاعتمادی حول نگرش آنها نسبت به رابطه جنسی میچرخد. و اگرچه ممکن است ظاهری از لذت را به نمایش بگذارند، اما اغلب در درون خود احساس فشار و اجبار و یا تجاوز را دارند.
افراد دارای این طرحواره به طور مداوم مشکوک هستند که دیگران نیت بدی نسبت به آنها دارند. در نتیجه، آنها یک سد دفاعی در اطراف خود ایجاد می کنند و تمایلی به اعتماد یا ایجاد روابط نزدیک ندارند. این افراد به دلیل سوء ظن ذاتی که نسبت به دیگران دارند، پذیرش هرگونه مدرک یا اعتماد آسان به افراد را سخت میدانند.
بیشتر بدانید: تله شکست چیست
افراد دارای طرحواره بی اعتمادی دائماً به دنبال نشانه هایی از بی اعتمادی دیگران هستند. آنها حتی کوچکترین و سادهترین رفتارها را بهعنوان تهدیدی برای خودشان تعبیر میکنند که حس بدگمانی و بیاعتمادی کلی آنها را افزایش میدهد.
افراد دارای طرحواره بی اعتمادی اغلب احساسات بدرفتاری و قربانی شدن را به زبان می آورند و از هر موقعیتی به عنوان یادآوری ناامن بودن جهان استفاده می کنند. این افراد از ایجاد پیوندهای نزدیک یا ایجاد صمیمیت عاطفی با دیگران خودداری می کنند، زیرا دائماً از آسیب دیدن می ترسند.
البته برخی از افرادی که طرحواره بی اعتمادی را نشان می دهند ممکن است خودشان استثمارگر شوند. آنها در تلاش برای محافظت از خود، این طرز فکر را اتخاذ می کنند که “قبل از اینکه به من صدمه بزنند به دیگران صدمه میزنم”. این رفتار استثمارگرانه از این باور آنها ناشی می شود که اقدام پیشگیرانه برای دفاع از خود ضروری است.
بیشتر بدانید: رهایی از تله محرومیت هیجانی
ریشه تله بی اعتمادی در چیست؟
رشد و تکامل سالم کودک متکی به یک محیط امن و والدین دلسوز و مهربان است. در حالی که بیشتر والدین برای ایجاد چنین محیطی تلاش میکنند، برخی نیز هستند که نمیتوانند یا نمیخواهند این شرایط لازم را فراهم کنند. کودکان زندگی خود را وابسته به خود می بینند و جدا شدن از خانواده یا سرزنش والدین برای آنها سخت است. در این موارد، کودک اغلب این بدرفتاری را درونی می کند و خود را مسئول می داند.
افراد دارای تله بی اعتمادی اغلب دوران کودکی خود را با محیطی ناامن و عذاب آور سپری می کنند. آزار کلامی، فیزیکی و جنسی در تربیت آنها وجود داشته است. در این زمان است که طرحواره بی اعتمادی شکل می گیرد و متأسفانه می تواند تا بزرگسالی دوام بیاورد. محیط کودکی فرد ممکن است توسط والدینی شکل گرفته باشد که به طور مکرر کودک را کتک زده و با او بدرفتاری میکنند. تمسخر منظم کودک و عدم وجود عشق و محبت و یا دروغگویی والدین از دیگر ویژگیهای این خانواده ها بوده است.
افراد با طرحواره بی اعتمادی اغلب خاطرات دردناکی از دوران کودکی ناامن و عذاب آور دارند که با اشکال مختلف سوء استفاده مشخص می شود. پیامدهای چنین تربیتی تا بزرگسالی ادامه یافته و الگوهای بیاعتمادی و بدرفتاری را که در سالهای شکلگیری تجربه کردهاند، تکرار میکند.
تجربه سوء استفاده در خانواده خود میتواند تأثیر عمیقی بر طرحواره اعتماد فرد داشته باشد. کودکانی که توسط اعضای خانواده خود مورد بدرفتاری، تحقیر یا توهین قرار می گیرند، بیشتر در بزرگسالی احساس بی اعتمادی مادام العمر ایجاد می کنند. به عنوان مثال، هنگامی که والدین به جای ارائه راهنمایی و حمایت به تنبیه بدنی یا آزار جسمی متوسل می شوند، کودک یک سوء ظن ریشه ای نسبت به دیگران را درونی می کند. این طرحواره بی اعتمادی می تواند به طرق مختلف ظاهر شود و منجر به مشکل در ایجاد روابط معنادار و پرورش نگرش شکاک نسبت به نیات دیگران شود.
به طور مشابه، افرادی که در دوران کودکی خود مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند، اغلب دچار تله بیاعتمادی شدیدی میشوند. خیانت و تجاوز عمیقی که در چنین شرایطی تجربه می شود، بدبینی آنها را نسبت به اطرافیانشان نیز افزایش میدهد.
علاوه بر این، مواردی وجود دارد که والدین دائماً به فرزندان خود در مورد اعتماد نکردن به دیگران هشدار می دهند و این حس دلهره را القا می کنند که اگر مراقب خودت نباشی آسیب شدیدی میبینی. چنین یادآوری های مداومی، طرحواره بی اعتمادی عمیقی را در ذهن آنها ایجاد میکند.
ضمن اینکه بزرگ شدن در محیطی که با مشاجره و دعواهای مداوم در خانواده همراه است نیز به ایجاد طرح واره بی اعتمادی نسبت به شریک آینده زندگی آنها کمک میکند.
بیشتر بدانید: چگونه از تله وابستگی عاطفی رها شویم؟
راه های درمان تله بی اعتمادی و بدگمانی
برای درمان تله بی اعتمادی، مشاوران از رویکرد منحصر به فردی استفاده میکنند که بازگویی تجربیات و خاطرات دردناکی را که با تحقیر و سوء استفاده مشخص می شوند، تشویق می کند. این افراد که از گذشته خود رنج می برند، به اشتراک گذاشتن این حقایق تلخ بسیار چالش برانگیز است و در قابل اعتماد بودن دیگران تردید دارند. با این حال، درمانگران ماهر توانایی برقراری رابطه ایمن با بیماران خود را دارند و نیاز به افشای اجباری را کاهش می دهند. از طریق این فرآیند، بیماران به تدریج منشا الگوهای رفتاری خود را می شناسند و در نهایت مقاومت خود را در برابر تغییر کاهش می دهند.
گام اولیه برای درمان شامل مواجهه و تایید وجود طرحواره است. پس از آن، با کمک یک مشاور، بازبینی دوران کودکی و مقابله با احساسات منفی مرتبط با آن دوره از زندگی انجام میشود. بسیار مهم است که با ذهنیتی قدرتمند به این مرحله نزدیک شوید و بدانید که دیگر کودکی آسیب پذیر نیستید، بلکه فردی انعطاف پذیر هستید که قادر به دفاع از خود در برابر هرگونه بدرفتاری است.
بیشتر بدانید: تله آسیب پذیری چیست؟
علاوه بر این، پرورش حس اعتماد مستلزم آن است که درک دقیقی از افراد اطراف خود داشته باشید. از یک مقیاس از 1 تا 10 استفاده کنید، که در آن 1 نشان دهنده غیرقابل اعتماد بودن و 10 نشان دهنده قابل اعتماد بودن کامل است. با این روش یک لیست خوب از افراد قابل اعتماد به دست خواهید آورد که در طول درمان به شما کمک خواهد کرد.
در طول دوره درمان، بیماران این موضوع را در خود پرورش میدهند که جهان نه تنها شامل افراد غیرقابل اعتماد و ناامن است، بلکه شامل افرادی است که صادق و قابل اعتماد هستند. آنها می دانند که اجتناب از همراهی با افراد ناامن و تقویت دفاع خود در برابر بدرفتاری بسیار مهم است. درمانگران در آموزش به افرادی که با یک طرحواره بی اعتماد دست و پنجه نرم می کنند، تمایز بین افراد ایمن و ناایمن را تسهیل می کنند. با شناسایی فردی که قابل اعتماد به نظر می رسد، بیماران اهمیت تکیه بر قضاوت خود و استفاده از افراد قابل اعتماد در بهتر شدن زندگی را میآموزند.
طول مدت درمان برای افرادی که در اعماق طرحواره بی اعتمادی قرار دارند به شدت آن بستگی دارد. پیشرفت، در یک بازه زمانی نسبتا کوتاه ظاهر شود، اما در برخی موارد، سفر به سمت سلامتی ممکن است دو سال یا بیشتر طول بکشد.
به طور کلی، مشاوره آنلاین فردی با ایجاد یک رابطه درمانی قوی و هدایت بیماران در فرآیند شناخت افراد ایمن، به بازگرداندن اعتماد آنها به جامعه کمک میکنند و به افراد اجازه می دهند خود را از دام بدرفتاری و بی اعتمادی رها کنند.
برای جلوگیری از تله بی اعتمادی کودکان در آینده چه باید کرد؟
برای جلوگیری از افتادن کودکان در تله بیاعتمادی در آینده، افزایش رشد روانشناختی سالم در کودکان امری ضروری است. در اینجا چند توصیه برای شما آورده شده است:
1. ایجاد پیوند عاطفی قوی بین والدین/مراقبان و فرزندان بسیار مهم است و به کودکان کمک می کند تا یک دلبستگی ایمن تجربه کرده و اعتماد را در روابط خود تقویت کنند.
2. اطراف کودکان را با الگوهای قابل اعتماد مانند والدین، اعضای خانواده و مربیان و دوستان خوب پر کنید. کودکان تمایل دارند رفتاری را که مشاهده می کنند تقلید کنند، بنابراین اطمینان از اینکه شاهد روابط سالم و صادقانه هستند، بر سطح اعتماد آنها تأثیر مثبت میگذارد.
3. تشویق ارتباط باز و صادقانه از سنین پایین به کودکان کمک میکند تا مهارتهای بین فردی را توسعه دهند. به آنها بیاموزید که افکار، احساسات و نگرانی های خود را به وضوح بیان کنند و محیط امنی را برای آنها ایجاد کنید تا تجربیات خود را به اشتراک بگذارند.
4. به کودکان بیاموزید که چگونه منابع قابل اعتماد را از منابع غیر معتبر تشخیص دهند تا در دام اطلاعات نادرست و شک و تردید نیفتند.
5. به کودکان کمک کنید اعتماد به نفس و تصویر مثبتی از خود ایجاد کنند. این کار را میتوانید از طریق تشویق، تمجید و قدردانی از دستاوردهای آنها انجام دهید.
6. اگر کودکی تروما را تجربه کرده است، برای رسیدگی به این رویداد و کمک به روند بهبودی او از متخصص کمک بگیرید. درمانهای مبتنی بر تروما میتواند در بازسازی اعتماد او بسیار مفید باشد.
7. همدلی، احترام و صداقت را به کودکان بیاموزید. القای ارزش های اخلاقی که به تعامل آنها با دیگران کمک می کند.
کلام پایانی
تله بی اعتمادی اثرات مخرب زیادی برای خود فرد و اطرافیانش دارد که این اثرات در خود شخص بسیار بیشتر است. به یاد داشته باشید برای پیشگیری از این اتفاق در کودکان باید بدانید که هر کودکی منحصر به فرد است و احتمالا با مشکلات خاصی دست و پنجه نرم میکند. بنابراین این استراتژی ها را باید متناسب با نیازها و شرایط فردی او انتخاب کنید. این کار توسط مشاوران روانشناسی انجام شده و مراحل درمان او به طور کامل توسط افراد متخصص انجام خواهد شد.