هوش انسان یکی از پیچیدهترین و شگفتانگیزترین جنبههای وجود انسان بوده که قرنهاست محققین و دانشمندان بسیاری را به خود مشغول کرده است. در دنیای مدرن، محققان برای اندازهگیری توانایی ذهنی و سرعت حل مشکلات از طریق استدلال، به آزمونهای هوش یا تست IQ (ضریب هوشی) تکیه کردهاند. اما امروز میدانیم که این آزمون به تنهایی نمیتواند طیف کاملی از توانایی فکری افراد را محاسبه کند! بنابراین در سالهای اخیر، محققان تعریف هوش را گسترش داده و مفهوم دیگری به نام هوش هیجانی یا EQ را هم به آن اضافه کردهاند. این هوش به عنوان راهی برای توصیف بخش دیگری از مهارتهای تفکر، مورد استفاده قرار میگیرد. قصد ما این است که در این مقاله به مقایسه این دو هوش یعنی EQ و IQ پرداخته و به این نتیجه برسیم که کدامیک مهمتر است!
تعریف EQ و IQ
IQ (Intelligence Quotient) که با عنوان ضریب یا بهره هوشی شناخته میشود، قبلا معیاری برای میزان هوش در نظر گرفته میشد. اما امروز از آن برای امتیاز دادن به تواناییهای منطقی، استدلالی، تحلیلی و حل مسئله استفاده میشود. ضریب هوشی همان توانایی فکری افراد است که در برنامهریزی و استراتژی و درک ایدههای انتزاعی نقش دارد. این هوش به آموختن و سازگار شدن با تغییر کمک کرده و منجر به درک زبان و بهکارگیری آن و استفاده از منطق برای حل مسئله میشود. ضریب هوشی در واقع امتیازی است که از یک یا چند آزمون استاندارد طراحی شده برای ارزیابی هوش یک فرد به دست میآید.
بیشتر بخوانید: انواع اختلالات یادگیری
EQ (Emotional Quotient) یا EI (Emotional Intelligence) که با عنوان هوش عاطفی یا هیجانی هم از آن نام برده میشود، توانایی فرد در زمینه احساسات و تاثیر آن در عمل و رفتار است. این هوش در شناسایی احساسات خود و دیگران، ایجاد همدلی، تطبیق احساس و رفتار خود با شرایط و کنترل تکانهها موثر است. از طریق این هوش افراد میتوانند تعارضهای موجود با دیگران را حل کرده و از آن برای برقراری ارتباط موثر و مقاومت در برابر وسوسهها کمک بگیرند. کسانی که EQ بالایی دارند، به دلیل توانایی در درک، ارتباط با افراد و همدلی با آنها، به عنوان رهبران و یا همکاران خوب در کارهای گروهی شناخته میشوند.
EQ و IQ را چطور اندازهگیری میکنند؟
شناخته شدهترین تستهای IQ در حـال حاضر، تست هوش استنفورد- بینه، تست هوش بزرگسالان وکسلر، آزمون موفقیت فردی وکسلر و تستهای توانایی شناختی وودکاک- جانسون هستند. این آزمونها معمولا دو توانایی متفاوت هوشی دیگر یعنی هوش متبلور (Crystallized intelligence) و هوش سیال (Fluid intelligence) را هم اندازهگیری میکنند. هوش متبلور همان است که به توانایی و دانش کلامی مرتبط بوده و با افزایش سن، بهبود پیدا میکند. اما هوش سیال، توانایی تفکر انتزاعی، استدلال و حل مشکلات بدون دانش قبلی است.
برای سنجش هوش هیجانی هم از تستهای مختلفی مثل تجزیه و تحلیل تشخیصی دقت غیر کلامی، آزمونهای موقعیت درک عاطفی، آزمونهای موقعیتی مدیریت هیجانی و تستهای هوش هیجانی مایر- سالوی- کاروسو استفاده میشود. این تستها معمولا توانایی افراد را در انگیزه، مهارتهای اجتماعی، همدلی، خودآگاهی و خودتنظیمی میسنجند. انجام بعضی از این تستها به حضور متخصص نیاز دارد و لازم است که در محیط حرفهای انجام شود؛ اما برخی دیگر از آنها به صورت تجاری از طریق اینترنت و… در دسترس هستند.
با این که روشهای مختلفی برای سنجش این هوشها وجود دارد، اما این روشها با ابهامات زیادی در مورد دقت اندازهگیری و مسائل مرتبط با آن مواجه هستند. محققان میگویند که دقت این روشها تحت تاثیر عوامل مختلفی مثل مسائل اقتصادی، اجتماعی، تغذیه، آموزش مناسب، مشکلات و بیماریهای جسمی و سایر فاکتورهای محیطی قرار خواهد گرفت.
برای آشنایی با مشاور تحصیلی کنکور این مطلب را بخوانید
چه تفاوتی بین EQ و IQ وجود دارد؟
تحقیقات کلاسیک نشان میدهند کسانی که IQ بالاتری دارند، در تحصیل موفقتر بوده و اغلب دارای عملکرد شغلی بهتر و حقوق بالاتری هستند. اما مطالعات جدید در مواردی، نتایج به دست آمده در این تحقیقات را زیر سوال برده است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد EQ میتواند در موفقیت شغلی و رضایت از روابط بسیار موثر باشد. این هوش به افراد کمک میکند تا استرس خود را مدیریت کرده و با سرعت بیشتری از یک تنش و موقعیت استرسزا رهایی پیدا کنند. درباره انواع داروی ضد استرس میتوانید مقاله مرتبط با آن را بخوانید.
به طور کلی هر دو نوع هوش میتوانند تاثیر چشمگیری بر کیفیت زندگی و دستاوردهای افراد داشته باشند. درک، توسعه و تقویت هر یک از آنها، بهترین گزینه برای افزایش شانس موفقیت افراد در تمام زمینههای زندگی خواهد بود. میتوان گفت IQ روشی برای تعیین تواناییهای تحصیلی و شناسایی افراد با هوش بالا است و ظاهرا، پیشبینی کننده بهتری برای موفقیت خواهد بود. در حالی که EQ بیشتر برای شناسایی موفقیت در محل کار و شناسایی رهبران و کارکنان موفق است. در جدول زیر میتوانید به طور خلاصه با تعاریف و مفاهیم این دو هوش آشنا شوید:
EQ |
IQ | |
عنوان | ضریب عاطفی یا هوش هیجانی یا عاطفی | ضریب هوشی یا بهره هوشی |
تعریف | توانایی شناسایی، ارزیابی و کنترل احساسات خود، دیگران و گروهها است. | امتیازی که از چندین آزمون استاندارد طراحی شده برای آن به دست میآید. |
تواناییها | شناسایی، ارزیابی، کنترل و ابراز احساسات خود، درک و ارزیابی احساسات دیگران، درک معانی احساسی و تسهیل تفکر | توانایی درک و به کار بردن اطلاعات در مهارتها، استدلال منطقی، درک کلمات، مهارتهای ریاضی، تفکر انتزاعی و فضایی و فیلتر کردن اطلاعات نامربوط |
افراد برخوردار | رهبران، بازیکنان تیم، افرادی که کارهای انفرادی را به خوبی انجام میدهند، افرادی با چالشهای اجتماعی | افراد بسیار توانا یا با استعداد، افراد با چالشهای ذهنی یا نیازهای ویژه |
پیشینه | اولین بار در 1985 در پایاننامه دکترای وین پین به تئوری آن اشاره شد. در سال 1995 دانیل گولمن در مقالهای آن را مورد استفاده قرار داد. | نخستین بار در 1883 در مقاله یک آماردان انگلیسی به نام گالتون مطرح شد. اولین کاربرد آن توسط آلفرد بینه بود که برای ارزیابی کودکان مدرسهای در فرانسه در 1905 و بر اساس تواناییهای عقلانی ارائه شد. |
ویژگیهای شخصیتی | کار تیمی، رهبری، روابط موفق، خدمتگرایی، ابتکار عمل، همکاری | موفقیت با وظایف چالشبرانگیز، توانایی تجزیه و تحلیل و اتصال نقاط، تحقیق و توسعه |
تستهای متداول | تست هوش هیجانی گولمن (بر اساس شایستگیهای عاطفی)
تست مایر- سالووی- کاروسو (حل مسئله مبتنی بر احساسات) |
تست هوش استنفورد- بینه
تستهای وودکاک- جانسون
|
مرتبط است با | موفقیت در زندگی | موفقیت در تحصیل |
EQ مهمتر است یا IQ؟
عوامل بسیاری در موفقیت، سلامتی و تندرستی افراد نقش دارند. تا مدتها تصور بر این بود که IQ معیار نهایی برای موفقیت در شغل و زندگی افراد است. اما در حـال حاضر مطالعاتی وجود دارد که نشان دهنده رابطه مستقیم بین سطح EQ و میزان موفقیت متخصصان است. به نظر میرسد که افراد دارای این توانایی، در کار تیمی موفقتر بوده و دستاوردهای بیشتری کسب میکنند. واقعیت این است که EQ و IQ هر دو مهم هستند. اما در پاسخ به این سوال که کدامیک مهمترند باید گفت که چرا میپرسید و چه کاری میخواهید انجام دهید!؟
طبیعتا هوش هیجانی بالا به تنهایی در یک امتحان ریاضی به شما کمک نمیکند؛ همانطور که ضریب هوشی نمیتواند در شرایط سخت روحی راهگشای شما باشد. اما به نظر میرسد وقتی که افراد دارای ضریب هوشی بالا از هوش عاطفی بیشتری برخوردار باشند، احتمال موفقیت آنها بیشتر خواهد بود. پس به جای تمرکز بر این که کدام یک از اینها تاثیر بیشتری در موفقیت دارد، باید به یادگیری و بهبود مهارتها پرداخته شود. برای موفق شدن، علاوه بر تقویت تواناییهای شناختی مانند حافظه و تمرکز ذهنی، میتوانید مهارتهای عاطفی و اجتماعی هم کسب کرده و آنها را بهبود دهید.
بیشتر بخوانید: ۱۰ روش جذاب و کاربردی برای تقویت حافظه
چطور میتوان EQ و IQ را بهبود داد؟
ضریب هوشی نوعی توانایی است که افراد با آن متولد میشوند. اما ضریب عاطفی، اکتسابی و قابل بهبود است. هوش عاطفی از سنین پایین با تشویق ویژگیهایی مانند اشتراگگذاری، فکر کردن به دیگران، قرار دادن خود به جای دیگران، دادن فضای فردی و اصول کلی همکاری به بهترین وجه قابل تلقین است. اسباببازیها و تمریناتی هم برای افزایش هوش هیجانی وجود دارد. به نظر میرسد کودکانی که در محیطهای اجتماعی به خوبی عمل نمیکنند، پس از شرکت در کلاسهای آموزشی در زمینه یادگیری مسائل اجتماعی و عاطفی، بهبود قابل توجهی نشان میدهند. برخی از بیماریها مثل اوتیسم یا سندرم آسپرگر هم از عوامل جسمی ایجاد اختلال در همدلی بوده و کودکان مبتلا به آنها، اغلب نیاز به آموزش مناسب خواهند داشت. به طور کلی، راهبردهای آموزش هوش هیجانی شامل آموزش شخصیت، الگوبرداری از رفتارهای مثبت، تشویق افراد به تفکر و یافتن راههایی برای همدلی بیشتر با دیگران است.
همینطور شما میتوانید راجع به انواع مختلف اوتیسم مطلبی را بخوانید.
ضریب هوشی بیشتر یک ساختار ژنتیکی دارد، اما با این حـال میتوان از طریق راههای مختلف آموزشی، تمرین تواناییهای ذهنی مثل پازل، بهبود تغذیه، تکنیکهای حل مسئله و… تلاش کرد تا از بالاترین میزان ضریب هوشی یک فرد استفاده کرد. هیچ راه دقیقی برای سنجش این که آیا هوش پایه یک فرد که در حـال حاضر اندازهگیری شده، در گذشته و در اثر شرایط و اتفاقهای مختلف تغییر کرده وجود ندارد. به همین دلیل نمیتوان با اطمینان گفت که هوش هیجانی یا ضریب هوشی قابل تغییر هستند یا خیر. البته تحقیقات جدید نشان میدهند که چند استراتژی برای بهبود EQ و IQ وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
تقویت عملکرد مغزی
متخصصان میگویند که تمرینات حافظه مثل پازل یا سودوکو، فعالیتهایی که عملکرد اجرایی مغز را تحریک میکنند، آموزش مهارتهای ارتباطی، یادگیری مطالب جدید، یادگیری یک ساز موسیقی، ادامه تحصیل و… میتوانند به افراد کمک کنند تا از حداکثر پتانسیل هوشی خود استفاده کنند.
تقویت مهارتهای حل مسئله
حل مسئله یک مهارت است که شما میتوانید با کمک یک راهنما و از طریق دورههای آموزشی یاد بگیرید. گروهی از محققین در سال 2019 با بررسی دانشآموزان دریافتند افرادی که هفتهای یک بار به مدت سه سال تحت آموزش حل مسئله قرار گرفتند، در مقایسه با قبل توانستند حدود 15 امتیاز بیشتر در تستهای هوش به دست آورند. برای کسب آگاهی لازم در مورد این تکنیکهای تفکر و شناخت آنها میتوانید با یک روانشناس یا مشاور مجرب مشورت کنید. تمرین و ممارست راهکار موثری در ارتقاء این مهارتها است.
پرورش ذهن
تمرین گوش دادن فعال، ایجاد انگیزه، پرورش دیدگاه مثبت، تمرین همدلی، انتقاد پذیری، خود آگاهی و… روشهایی هستند که به کمک آنها میتوان هوش هیجانی را تقویت کرد.
آموزش در محل کار
مطالعات متعدد نشان دادهاند که شرکت همکاران در برنامههای آموزشی مرتبط با تقویت هوش هیجانی، میتواند به بهبود کار گروهی، رضایت شغلی و عملکرد آن، توانایی مدیریت تعارض و… کمک کند.
مطالعه
مطالعه به افراد کمک میکند تا در تجربیات شخصیتهای واقعی یا تخیلی داستانها غوطهور شوند. تحقیقات نشان دادهاند که این کار در بهبود تفکر اجتماعی برای ایجاد همدلی و تقویت هوش هیجانی موثر خواهد بود.
بیشتر بخوانید: فواید یوگا چیست
انواع دیگر هوش
در حـال حاضر بسیاری از محققان معتقدند که انواع دیگری از هوش وجود دارد. گرچه هنوز تحقیقات زیادی در مورد تعریف و اندازهگیری این مفاهیم انجام نشده، اما میتوان آنها به شکل زیر معرفی کرد:
هوش فیزیکی Physical Intelligence
هاوارد گاردنر در کتابی وجود هوش فیزیکی یا طیفی از تواناییهای مرتبط با بدن را تعریف کرد. هوش فیزیکی اغلب به عنوان آگاهی از سطوح انرژی، استحکام و قدرت، وضعیت بدن، نفس کشیدن و هماهنگی توصیف میشود. این محقق میگوید که افراد دارای هوش فیزیکی بالا میتوانند از طریق حرکات و تعاملات فیزیکی یاد بگیرند.
ضریب سازگاری یا Adaptability Quotient
این هوش به عنوان معیاری برای سنجش تواناییهای فرد برای انطباق با ناملایمات و غلبه بر آنها و به عنوان ضریب محبوب مدیران شناخته میشود. در واقع این یک مفهوم جدید، به ویژه در دنیای تجارت بوده که در حـال حاضر تحقیقات کمی در مورد آن انجام شده است. به نظر میرسد این هوش یک مفهوم مفید برای درک و کمک به فرزندان مهاجرانی باشد که در تلاش برای ادغام در یک جامعه جدید هستند.
هوش معنوی یا Spiritual Intelligence
این هوش شامل آگاهی از حق شناسی، ایمان و فداکاری، تعهد به اخلاق، ابراز همدردی، پایبندی به ارزشهای شخصی و… است. مطالعات نشان دادهاند که آموزش هوش معنوی میتواند نتایج سلامت و رضایت شغلی در محیطهای مراقبت پرستاری را بهبود دهد.
حرف آخر
IQ چیزی است که ظرفیتها و شایستگیهای فرد را تعیین میکند. در حالی که EQ نحوه تعامل و رفتار فرد با دیگران در بخشهای مختلف زندگی است. هوش عاطفی یا هیجانی به افراد کمک میکند تا با فشارها کنار آمده و با بحرانها رو به رو شوند. به نظر میرسد که ضریب هوشی را نمیتوان تغییر داد؛ اما راهکارهایی برای تقویت مهارت در زمینه کنترل احساسات و… وجود دارد. برای دستیابی به موفقیت، همپوشانی EQ و IQ بسیار مهم است؛ گرچه استثنائاتی هم در این زمینه وجود دارد. برای سنجش IQ و EQ و مقایسه آنها میتوانید از یک مشاور متخصص کمک بگیرید. به نظر شما کدام یک در موفقیت موثرتر است: هوش عاطفی، ضریب هوشی یا هر دوی آنها؟
سوالات متداول
EQ مهمتر است یا IQ؟
برخی از محققان یکی از این دو هوش را بر دیگری ارجح میدانند. اما واقعیت این است که هر دوی آنها برای دستیابی به موفقیت بسیار مهم هستند و لازم است که تعامل کافی بین آنها برقرار کرد.
آیا افراد دارای هوش هیجانی بالاتر موفقترند؟
تحقیقات نشان میدهد که احتمال موفقیت افراد دارای هوش هیجانی بالا، به ویژه در کارهای گروهی و مدیریتی، بیشتر از افرادی است که ضریب هوشی بالا دارند. این یک مهارت حیاتی برای رهبران و مدیران است.
کدام هوش به طور کلی مهمتر است؟
محققان معتقدند که تعیین مهمترین هوش کاری فردی است و به نوع اهداف هر کسی بستگی دارد. افراد برای دستیابی به اهداف متفاوت نیاز به هوشهای مختلفی دارند و مشابه هم نیستند.
تستهای هوش چه کار میکنند؟
تست ضریب هوشی قدرت فرد را در حل مسائل، استفاده از منطق و درک ایدههای پیچیده اندازه میگیرد. در حالی که هوش هیجانی توانایی فرد را در تشخیص احساسات خود و دیگران، آگاهی برای تصمیمگیری و… را میسنجد.
در مورد سنجش یا بهبود EQ و IQ از چه پزشکی کمک بگیریم؟
مشورت با متخصصان روانپزشک یا مشاوران آگاهی که در این زمینه تخصص دارند میتواند به افراد در تعیین توانمندیها و تقویت آنها کمک کند. این کار به ویژه در نخستین سالهای تحصیل کودکان مهم است.
منابع